مکان شما: خانه/ مجموعه آثار/ دوره دوم “نقاشی انتزاعی”

دومین دورۀ کاری ام مربوط میشود به تجربۀ نقاشیهای آبستره که از تابستان ۱۳۸۳ شروع و تا اواسط ۱۳۸۴ ادامه یافت . این دورۀ کاری برایم نقطه عطفی بشمار می رود ، چرا که یکی از مهمترین دستاوردهای نقاشی ام طیّ دورۀ فوق به انجام رسید.

در سالهای ۱۳۸۲-۱۳۸۳ نقاشیهایم به سمت و سوی فضایی تیره با تم مالیخولیا در حرکت بود. در میان این تجربیات و در دل یک نقاشی فیگوراتیو ، متوجه شدم که هر قدر برای طبیعت پردازی تلاش می کنم ، با فرم ها و اشکالی فاقد عینیت روبرو میشوم. پس از مقداری کلنجار ، به این نتیجه رسیدم که باید دست از تلاش برای عینیت پردازی کشیده و به آنچه نقاشی میگوید ، عمل کنم . بدین ترتیب برای نخستین بار درگیر فضایی شدم که پیش از آن هرگز تجربه نکرده بودم . به نظرم می آمد که به تدریج وارد لایه های گوناگونی از فضا – یا معنا – میشوم که ابداً برایم آشنا نبود . به مرور زمان آنچه برایم اهمیّت یافت ، روابط میان عناصر تجسمی و ایجاد هارمونی بین اجزاء گوناگون بود ، بی آن که برای صورت بخشیدن به اثر ، دست به دامان عناصر عینی شوم . در حین کار اگر از سر اتفاق ، شکلی واقعی رُخ می نمود ، بلافاصله با تشخیص آن ، جهت تابلو را عوض کرده و کار را با پیگیری مناسبات قبلی ادامه میدادم . بدین شکل وارد جهانی شدم که هم منطق تصویری خاص خود را داشت و هم ظرف مناسبی بود جهت ارائه احساسات و عواطف . دریافت من این بود که گویی هر لحظه بیش از پیش به جهانی انتزاعی ورود می کنم که هم وهمناک است و هم سرشار از سرخوشی . برای نخستین بار احساس میکردم فضایی را خلق می کنم که متعلق است به من و هر آنچه که میخواهم و تصور می کنم را می توانم تحقق ببخشم.

مسئله قابل اعتنا برای خودم این بود که وضعیت جدید بشدت مناسب حال و هوای درونی ام بود. گویی که علایق و احساساتم با این روش بیشترین سنخیت را دارد. تجربه ای که بعنوان پدیده ای یکّه ، تنها روی بوم نقاشی امکانپذیر بود.

بلحاظ فنی ، نقاشی فوق – و آثار مشابه بعدی – زمینۀ بسیار مناسبی را جهت تحقق بخشیدن به تخریب و ترسیم ، بداهه پردازی و کلاژ فراهم میکرد.

در پایان وقتی نقاشی به اتمام رسید ، هیچ موضوع خاصی از دنیای واقعی در آن مشاهده نمیشد. بدین ترتیب اولین نقاشی تجریدی ام به انجام رسید . نکته حائز اهمیت که به عنوان یک نقطه عطف در تجربیات چند گانه ام از آن نام می برم ، ایجاد اشکال و خلق تصاویر و نقش مایه هایی است که از آن زمان به بعد و از طریق نقاشی تجریدی در آثارم حاصل شده است.

پس از تجربۀ نخست و طیّ یک سال بعد ، تعدادی نقاشی آبستره کشیدم که چندتایی را در سال ۱۳۸۵ و در گالری لاله به نمایش گذاشتم . در واقع نمایشگاه فوق در معرفی ویژگی فرمی نقاشیهایم که همانا جوهرۀ تجریدی است – و تا امروز ادامه دارد – ، برگزار شد.